با خطر حمله نظامی آمریکا چگونه برخورد کنیم؟
بنابه گزارش سیمور هرش در نشریه نیویورکر آقای جرج بوش رئیس جمهور آمریکا و مشاوران امنیت ملی وی به نحوی بی سابقه از جنگ دوم جهانی تاکنون کنترل خود را بر دستگاه های اطلاعاتی و نظامی تحکیم کرده اند. بگفته او “بوش یک ماموریت تهاجمی و بلند پروازانه برای خود قائل و در صدد است در دوره دوم حکومت خود از این امکان علیه رژیم ملاهای ایران و هدف های نظامی جنگ علیه ترور استفاده کند”. درپی انتشار گزارش سیمور هرش سخنگویان دولت آمریکا آنرا نا دقیق خواندند. اما به گفته بعضی جراید تکذیب آنها در واقع نوعی تائید محسوب میشد. پس از آن آقای بوش، معاون وی آقای چنی و وزیر خارجه پیشنهادی وی خانم رایس نیز یکی پس از دیگری بر امکان حمله نظامی به ایران در صورت ادامه فعالیت های هسته ای تاکید کردند.
از مقاله آقای هرش و موضع گیری های دولت آمریکا میتوان تعبیرهای گوناگونی داشت. مثلا میتوان آن را بخشی از یک جنگ زرگری دانست تا جمهوری اسلامی دست از غنی سازی اورانیوم بردارد. چه بخصوص چند بار شاهد بوده ایم چگونه ولی فقیه و هسته اصلی دیکتاتوری جمهوری اسلامی وقتی زور حریف را مشاهده می کنند احساس خطر کرده “جام زهر را سر می کشند” و سرخم می کنند.
اما چنین تهدیدی به هر حال خطری است و چنانچه نکات زیر را مورد توجه قرار دهیم نگرانی ما بیشتر میشود:
- ایجاد تشنج و حتی حمله نظامی به ایران تا حد زیادی با برنامه های دولت کنونی آمریکا همسوئی دارد. درست است که تهاجم آمریکا درعراق تقریبا با خطر شکست کامل روبرو شده است. اما درست به همین دلیل دولت آقای بوش احتیاج به نشان دادن موفقیت در جنگ با تروریسم دارد. تهدید نظامی ایران و کشورهای دیگر میتواند توجه جهانیان را به مسائل دیگر جلب کند و با این اقدام، ناکامی تهاجم به عراق را تحت الشعاع قرار دهد. متاسفانه احتمالا اطلاعاتی که برخی از ایرانیان گمراه به آمریکائی ها داده اند در آنها این تصور را ایجاد کرده است که با حمله موشکی به ایران رژیم فرو خواهد ریخت و مردم ایران به استقبال آمریکائی ها خواهند شتافت.
- آمریکا و اسرائیل از این ترس دارند که جمهوری اسلامی بمب اتمی را در اختیار تروریست های اسلامی قرار دهد. با سابقه ای که از این رژیم در دست است باید قبول کرد که متاسفانه چنین احتمالی وجود دارد. در عین اینکه اپوزیسیون ایران برنامه های تسلیحاتی اتمی رژیم را در صورت وجود رد میکند باید توجه داشت که مردود داستن سلاح هسته ای در دست جمهوری اسلامی نمیتواند حق ملت ایران در دموکراسی آینده برای تصمیم گیری در مورد استفاده از انرژی هسته ای و کوشش برای ایجاد خاور میانه خالی از سلاح های اتمی را خدشه دار کند.
- ایجاد تشنج و حتی جنگ در مجموع به نفع جناح تمامیت خواه جمهوری اسلامی نیز هست. اوضاع اقتصادی، سیاسی و امنیت مردم در اثر سیاست های این رژیم اسف انگیز است. بخصوص پس از انتخابات فرمایشی مجلس هفتم مردم هرگونه امید به بهبود شرائط را در جمهوری اسلامی از دست داده اند. سرکوب سیاسی همراه با تهدید، شکنجه و تعطیل روزنامه ها همچنین ادامه دارد و نشانه آنست که دیکتاتوری با مشکلات اساسی روبرو است. کوشش دیکتاتوری برای ایجاد جو ترور و سرکوب تا بحال موفق نبوده است. برای آنها که همیشه در عوض حل یک بحران، بحران بزرگتری را ایجاد و مردم را درگیر آن کرده اند، اینبار نیز بحران یک نعمت و نه یک مصیبت است. امروز که اختلافات درونی طرفداران رژیم را هر روز بیشتر از هم دور می کند و اختلاف حتی میان رهبران آن نیز بالا گرفته است، چه امکانی بهتر از این برای دیکتاتوری که با ادامه بحران و تهدید حمله نظامی آمریکا بتوانند دوباره پرچم اتحاد و دفاع از تمامیت ارضی ایران را به دست گیرند؟
همانطور که در جنگ عراق و ایران تجریه کرده ایم، حمله نظامی یک نیروی خارجی به کشور ما علاوه بر ضررهای بزرگ جانی، نابودی قسمتی از کشور، خسارات عظیم مالی و عقب ماندگی بیشتر، باعث خواهد شد که نه تنها در راه آزادی و دموکراسی پیش نرویم بلکه استقلال و تمامیت ارضی کشور ما به خطر افتد.
آزادی خواهان ایران نمیتوانند چنین خطری را نادیده بگیرند. بحث بر سر اینست که چه نحوه برخوردی با این خطر درست و موثرتر است؟ به نظر نگارنده اپوزیسیون آزادیخواه و دموکرات ایران برای مقابله موثر با خطر حمله نظامی آمریکا لازم است که از یکطرف مثل همیشه بر نقض دائمی حقوق بشر در ایران و مبارزه همه جانبه مردم برای کسب حق حاکمیت ملی، استقلال، دفاع از تمامیت ارضی و مقاومت آنان برای برچیدن بساط این دیکتاتوری تاکید کند و از طرف دیگر برای جهانیان روشن کند که هرگونه حمله خارجی را به شدت محکوم می کند. تاکید بر مقاومت علیه دیکتاتوری حاکم در عین محکوم دانستن هرگونه حمله نظامی به ایران برای همه روشن خواهد کرد که تمامی ملت ما از تمامیت ارضی کشور خود دفاع خواهد کرد و این وظیفه و حق مردم ایران است که رژیم دیکتاتوری حاکم را خود سرنگون کنند.
احتمالا بسیاری از نیروهای آزادیخواه در اروپا و آمریکا که طبعا مخالف دیکتاتوری و در عین حال مخالف این جنگ هستند کوشش خواهند داشت در موضع گیری های خود نظرات اپوزیسیون دموکرات ایران را نیز طرح کرده و توجه جهانیان را به این اپوزیسیون جلب نمایند. لازم است از این فرصت استفاده نموده برای آزادیخواهان جهان از جمله احزاب سیاسی اروپا، دموکرات های آمریکا و حتی بخش هائی از جمهوری خواهان این کشور که گوش شنوائی برای اپوزیسیون دمکرات ایران دارند، روشن کنیم که چنین حمله ای نه تنها کمکی به مردم ایران برای استقرار آزادی و دموکراسی نخواهد بود بلکه امکان دارد به وسیله ای در دست دیکتاتوری درمانده کنونی برای طولانی تر نمودن عمر خود تبدیل گردد و علاوه بر این همانطور که در عراق شاهدیم، ایران را نیز به بهشتی برای تروریست های بین المللی تبدیل کند.
استقبال از حمله نظامی بیگانه و نوکری اجنبی راه رسیدن به آزادی و دموکراسی نیست. آنهائی که از این تهدید پشتیبانی و بدین وسیله آمریکا را به این حمله ترغیب میکنند یا آنهائی که، اگر اخبار رسیده درست باشد، برای بیگانگان جاسوسی میکنند، باید بدانند که آینده ای در میان مردم ایران نخواند داشت.
۲۷ ژانویه ۲۰۰۴