مصاحبه با دکتر ایمان فروتن از جنبش ایران فردا (تلویزیون پارس)

۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۶

موضوع: نهضت مقاومت ملی و برنامه های آن
روز ۳۰ آوریل ۲۰۰۷ ساعت ۲۱ و سی دقیقه به وقت اروپای مرکزی

 

با درود خدمت هم میهنان از سراسر جهان … من ایمان فروتن از جنبش ایران فردا هستم. در این قسمت برنامه همانطور که خدمتتان عرض کردم میهمانی داریم که در این برنامه برای اولین بار میهمان ما هستند. همانطور که اطلاع دارید جنبش ایران فردا از روزهای اول تنها دلیلی که درست و ایجاد شد و این همه هموطنان عزیزمان از گروه های مختلف، طرفداران جمهوری، طرفداران پادشاهی، چپ، راست، پیر و جوان، تحصیل کرده و غیره، داخل کشور و خارج کشور از این جنبش پشتیبانی و در آن کار می کنند این بوده که ما از اول سعی کردیم و ادامه خواهیم داد که با تمام گروه ها همکاری کنیم، گروهها، اشخاص و سازمانهائی که برای آزادی ایران زحمت می کشند. یکی از این سازمانها سازمان نهضت مقاومت ملی ایران است. میهمان عزیر امروز ما که حیلی متشکریم که ایشان دعوت ما را قبول کردند آقای همایون مهمنش رئیس هیئت اجرائی نهضت مقاومت ملی ایران از آلمان هستند. جناب مهمنش درود بر شما.

سلام به شما، هموطنان عزیز و بینندگان محترم شما.

جناب مهمنش خیلی متشکرم که دعوت ما را قبول کرده و برای اولین بار میهمان ما هستید. برای آشنائی بیشتر هموطنانمان با شما و سازمانتان اگر ممکن است خلاصه ای از سازمان خودتان و اهداف آن بفرمائید بعد میتوانیم راجع به مسائل روز ایران و مسائل دیگر صحبت کنیم.

همانطور که میدانید نهضت مقاومت ملی را دکتر شاپور بختیار وقتی که به پاریس آمد پایه گذاری کرد. ایشان عده ای از روشنفکران ایران را دور خود جمع کرد و این سازمان را بنا نهاد. نهضت از بدو تاسیس خود در بیست و شش سال تا امروز مبارزه میکند و همان اهداف و سیاست دکتر بختیار را دنبال میکند. علی رغم اینکه دکتر شاپور بختیار رهبر نهضت، دکتر عبدالرحمن برومند رئیس هیئت اجرائی و همچنین عده دیگری از مبارزین آن توسط عمال رژِِیم جمهوری اسلامی ترور شدند معذالک این سازمان به مبارزه خودش ادامه میدهد. ما در اینجا یاد همگی این شهدا راه وطن را گرامی میداریم. کار تشکیلاتی و سیاسی کار ساده ای نیست بخصوص وقتی که با از دست دادن چنین عزیزانی روبرو باشد. اما این مبارزه با یک خط و سیاست روشن ادامه داشته است.

اهداف نهضت مقاومت ملی که در واقع همان اهداف نهضت ملی است که همان استقرار حاکمیت ملی، اجرای قوانین حقوق بشر و جدائی دین از حکومت هستند. نهضت مقاومت ملی ایران هم بخشی از نهضت ملی ایران است و پایه گذار و رهبر نهضت مقاومت ملی ایران دکتر بختیار هم یکی از رهبران جبهه ملی سازمان طیف ملیون بوده است.

همانطور که میدانید شناسنامه سیاسی اعضا و طرفداران نهضت ملی به مبارزین انقلاب مشروطیت و جنبش ملی کردن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق و تمام آنهائی که بعد از کودتای بیست و هشتم مرداد تا به امروز همواره برای آزادی و دموکراسی مبارزه کرده اند، مربوط میشود.

پیروزی و شکست این طیف از آغاز مشروطیت تا به امروز با پیروزی و یا شکست آزادی و دموکراسی در ایران عجین بوده است. پیروزی آن در انقلاب مشروطیت یا جنبش ملی کردن صنعت نفت و شکست آن در ۲۸ مرداد ۳۲ یا ۲۲ بهمن ۵۷ که اینها روز های شکست تمام آزادی خواهان ایران بوده اند.

رهبران نهضت ملی از آغاز مشروطیت تا به امروز نشان داده اند که حتی هنگامی که قدرت را مثل دکتر مصدق و دکتر بختیار در کف دارند، اهداف خود و حقوق مردم را فراموش نمی کنند و دست از مبارزه برای آزادی و دموکراسی بر نمی دارند. برای همین است که امروز رژیم در صدد استفاده از اعتبار مصدق و ملیون بر آمده و آقای احمدی نژاد اقدامات خطرناک، غیر قانونی و ضد منافع ملی خود را با مبارزات ملی کردن صنعت نفت دکتر مصدق یکسان قلمداد میکند. البته مردم می دانند که این یک عوامفریبی جدید آنان است که چون ضعیف شده اند و شرائط برایشان سخت شده به این مسائل رو آورده اند وگرنه دشمنی آنان با نهضت ملی انکار ناپذیر است.

اما ما طرفداران نهضت ملی نباید فقط به این دستاوردها بسنده کنیم بلکه باید ببینیم چه کمبودهائی داشته ایم. این کمبودها را پیدا کنیم و سعی کنیم آنها را برطرف کنیم تا بتوانیم مبارزه موثرتر و موفق تری داشته باشیم. این خطوط کلی نهضت مقاومت ملی ایران و نهضت ملی ایران است.

فقط اشاره به این نکته را هم لازم می دانم که شرائط ایران با شرائط دیکتاتوری های دیگر تفاوت می کند. رژیم جمهوری اسلامی و دیکتاتوری های دیگری که در ایران بوده اند همیشه عوض اینکه توسط مالیات مردم بر سر پا بمانند و وقتی وضع مردم خراب میشود وضع آنان نیز خراب شود، متاسفانه با پول نفت به ارباب مردم تبدیل شده اند و امروز علی رغم اینکه وضع مردم از نطر اقتصادی و معیشتی بسیار اسف انگیز است و معلمین، کارگران و تمام اقشار به ویژه اقشار پائینی جامعه و زحمتکشان مرتبا دست به اعتراض میزنند، رژیم پول ها و امکانات را صرف مخارج و هزینه های جنگی می کند و مبالغ زیادی از آن را هم تحت عنوان دفاع از مردم فلسطین و لبنان به نیروهای افراطی در این کشورها کمک می کند و از این طریق سرمایه های این مملکت را باز هم بیشتر به باد میدهد.

جناب آقای مهمنش از این مقدمه که در رابطه با نهضت مقاومت ملی ایران ارائه دادید متشکرم. … جناب مهمنش در رابطه با مسائل ایران نظر خود را بفرمائید و یا اگر سازمان شما در این مورد بیانیه ای صادر کرده یا نظر خاصی دارد، خواهش میکنم آن را هم توضیح دهید.

سازمان ما در این مورد هنوز نظر جداگانه ای نداده است. اما مساله مشخص است. امروز مملکت ما گرفتار مشتی گروگانگیر شده است. اینها مردم ما را گروگان گرفته اند. کشور ما را گروگان گرفته اند. مسئولین سفارت آمریکا را بر خلاف قوانین بین الملی گروگان گرفتند. سربازان انگلیسی را این روزها گروگان گرفته اند. آنها جز گروگان گیری کاری یاد نگرفته اند و کار دیگری بلد نیستند. بجای اداره مملکت کارهائی را می کنند که بلدند. آنهم گروگان گیری است. هر کس یک جو عقل داشته باشد میداند که این کارها نه تنها دفاع از مملکت و مرزهای آن نیست و کمکی به مملکت نمی کند. بلکه برعکس بزرگترین ضرر را به تمامیت ارضی کشور و اقتصاد آن میزند و دود این اعمال عاقبت به چشم مردمی میرود که در آن هیچگونه نقشی ندارند. یک عده اقلیت محض هستند که به این اقدامات دست میزنند و شرائطی را ایجاد کرده اند که مردم به شدت از نظر اقتصادی بخصوص طبقات زحمتکش تحت فشار قرار گرفته اند و آنها هستند که باید عواقب این بحران اقتصادی و جنگ احتمالی را تحمل کنند. این افراد از خود راضی متاسفانه حاضر نیستند و توانائی آن را ندارند که تشخیص دهند چه فجایعی را دارند به بار میآورند.

دقیقا همینطور است. جناب مهمنش عزیز ممکن است که در این رابطه اگر نهضت مقاومت ملی ایران استراتژی بخصوصی پیشنهاد کرده در رابطه با اینکه واقعا این سازمان های مختلف، اشخاص، افراد، منفردین، فعالان سیاسی و سازمانهائی که به عنوان اپوزیسیون در خارج از کشور کار می کنند آیا شما و دوستان شما در سازمان شما طرح، پیشنهاد یا قدم های بخصوصی را دارید؟ بنظر شما و سازمان شما ما همه با هم در این موقعیت حساس چه کار باید بکنیم که هرچه زودتر به هدف اصلی مان که برکناری جمهوری اسلامی و استقرار دموکراسی و حقوق بشر در ایران آینده است برسیم؟

پیشنهادی که ما داریم و کاری که حدودا از پنج سال پیش آغاز شده اول از همه اینست که طرفداران نهضت ملی سعی کنند که با یکدیگر اتحاد کنند و سازمانهای نهضت ملی را در یک تشکیلات واحد جبهه ملی گرد هم بیاورند. خوشبختانه پس از ۵ سال کوشش و تلاش در این جهت حدود چهار ماه پیش کمیته موقت هماهنگی ملیون ایران مرکب از طرفداران نهضت ملی در اروپا و آمریکا به دوستانمان آقایان دکتر داور پناه، کامبیز قائم مقام و اینجانب به عنوان افراد و نه نماینده سازمانها، وظیفه داده که پیش کنگره جبهه ملی در خارج کشور را در چند ماه آینده تدارک ببینیم. این یک قدم بسیار بسیار مثبت و مهمی است و ما این را در واقع نوعی قدم اول برای اتحاد وسیعتری میدانیم که باید برای دموکراسی به وجود بیاید. ما معتقدیم که، البته اگر این برنامه از طرف سایر دوستان این جمع هم مورد قبول قرار گیرد، باید وقتی جبهه ملی درخارج کشور تشکیل میشود – امیدواریم که این همکاری بین بخش های مختلف در داخل کشور هم بوجود بیاید – آنوقت این همکاری میتواند پایه ای باشد برای جمع کردن، برای همکاری با تمام نیروهای دموکرات و آزادیخواه جامعه که آن را باید از طریق تماس، صحبت و دیالوگ به پیش برد. آن یک اتحاد وسیعتری است که باید تمام بخش های دموکرات جامعه در آن همکاری داشته باشند. این برنامه یا فکری است که تاکنون در ذهن ما هست و به دنبال آن بوده ایم و تا حال همانطور که عرض شد موفق بوده است و امیدواریم که در قدم های بعدی آن نیز موفق باشیم.

اما یک نکته ای را باید بگویم و آن متاسفانه تجربه چندسال اخیر ما در خارج کشور به ما نشان داده است که همکاری نیروهای طرفدار دموکراسی با جمع کردن همه گروه ها بطور یکباره ممکن نیست. برای اینکه نظرات هنوز هم آنقدر از هم فاصله دارند، شناخت ها از یکدیگر کم است و این بخش های مختلف آنقدر با هم کم صحبت کرده اند که هر گونه نظردادن در مورد همکاری مشکل است. ما همین روزها شاهد هستیم که بعضی گروه هائی که شروع کرده اند با کسانی که در سابق نظراتشان کاملا متفاوت بود همکاری کنند در درون خودشان شکاف ایجاد شده و مسائلی پیش آمده که در واقع نباید پیش می آمد. یعنی آنها باید اول این مسائل را بین خود حل می کردند و بعدا این قدم ها را بر می داشتند. این البته نقض غرض است که یک سازمانی بخواهد با سازمان های دیگر همکاری کند و خودش گرفتار مساله یا تلاشی شود. بنابراین قدم هائی که بر میداریم به نظر ما باید خیلی شمرده و سنجیده باشند. یعنی همین اتحاد ملیون و یا جبهه ملی که برایش کوشش شده واقعا چندین سال افراد آمده اند نشسته اند، کوشش کرده اند، بحث کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که همه یک صحبت دارند، همان عقاید را دارند. پس چرا با هم همکاری نکنند. باید همکاری کنند و برای این همکاری باید برخلاف سابق که یک فردی پیدا می شد و همه دور او جمع می شدند امروز همه معتقدند که یک تشکیلات مدرن لازم است و این تشکیلات مدرن از جمله داشتن برنامه سیاسی است. همه حول این برنامه سیاسی جمع میشوند و هر شخصیت یا فردی خودش را در اختیار انجام این برنامه قرار می دهد.

همینطور در مورد اتحاد برای دمکراسی، یعنی اتحادی که امیدواریم از طرف سایر دوستان جبهه ملی هم مورد قبول باشد و اینطور که به نظر می رسد تا کنون مخالفتی با آن ابراز نشده است، برای این اتحاد هم گروه های مختلف اپوزیسیون باید مقدار زیادی بنشینند و با هم صحبت کنند. اول هم گروهها باشند نه افراد. برای اینکه افراد خیلی خوبست که بیایند. ولی اول باید گروه های سیاسی که با زحمت و کوشش زیاد تواسته اند اعضا و تشکیلات خود را حفظ کنند نقش داشته باشند. می دانیم که پایه های دموکراسی در کشورهای دموکراتیک گروه های سیاسی هستند. اول باید این گروه ها پایه ها را بگذارند بعد افراد هم وقتی که اتحاد بوجود آمد جلب شوند. ولی از اول خیلی مشکل خواهد شد اگر که این اتحاد بخواهد یکباره با صدها نفر صورت بگیرد. مساله امضا کردن یا فقط در یک جلسه شرکت کردن نیست که هرکس بتواند به راحتی آن را انجام دهد. همانطور که شما هم می دانید و کسانی که کار تشکیلاتی می کنند می دانند این کار خیلی سختی است. باید بطور مرتب در جلسات شرکت کنند. مسئولیت دارند. صبح تا شب باید بدوند. اعلامیه بنویسند. اعلامیه پخش کنند. کار کنند. شرائط مردم ایران را درجهان طرح کنند. این کارها را معمولا افرادی که منفرد هستند به ندرت انجام می دهند.

آقای مهمنش اجازه بدهید که در این صحبت هائی که فرمودید چند نکته مهم برای من پیش آمده که می خواهم سوال کنم ولی اجازه بدهید اول یکی از همرزمان و هسته های مقاومت ما در اطاق پالتاک که که به این بحث ها گوش می دهد سوالشان را طرح کنند. من سوالاتم را بعدا مطرح می کنم.

با کمال میل. بفرمائید.

دوست عزیز من میکروفون را رها می کنم. شما بفرمائید.

هموطنی از پالتاک: با درود فراوان به شما و مهمان شما آقای مهمنش عزیز. سوال من در صحبت اقای مهمنش نیست، بلکه در رابطه با با ۱۵ ملوانی است که در اروند رود دستگیر شده اند است. مساله ای که ما باید به آن توجه کنیم مساله کشتی است که بازداشت شدگان اروند رود می خواستند آن را برای پیدا کردن قاچاق مواد مخدر یا اسلحه بازرسی کنند. من فکر می کنم کلید معما در این کشتی باری است که هیچ صحبتی از آن نیست. اگر معلوم شود این کشتی در چه قسمتی بوده است مساله روشن میشود. البته نخست وزیر انگلستان گفته است ما اسناد و مدارک محکمی داریم که اینها در آبهای عراق بوده اند ولی چرا اعلام نمی کنند الان وضع این کشتی چیست؟ برای من تعجب انگیز است. میخواستم نظر آقای مهمنش و همچنین خود شما را هم بدانم. سپاسگذارم.

متشکرم. کماندوی ۳۱ عزیز. جناب مهمنش اگر اجازه بدهید من هم یکی دو سوال در رابطه با صحبت هائی که شما قبل از این کردید دارم. از لحاظ زمانی اگر این کارها بخواهد بتدریج و دانه دانه انجام شود. ما میدانیم که سال هاست جبهه ملی شاخه های مختلفی دارد. بعد الان می بینیم که گروه ها و سازمان های مختلف که البته امروز یک حرکتی در نشست لندن بوده است که من آنجا هستم و میدانم شما هم با دوستان ما در آنجا صحبت کرده اید. نشست بعدی دارد انجام میشود. در واشنگتن دوستان دارند کار می کنند. آقای اسد همایون دارد کارهائی انجام میدهد و غیره. شما اینها را چگونه می بینید؟ یعنی فکر می کنید که هنوز باید همانطور که فرمودید شمرده شمرده، پله پله از آن راه خودتان پیش بروید یا فکر می کنید که امکان دارد بشود راه میان بر هم رفت و به خاطر حساس بودن زمان و مسائل ایران، همکاری را در یک جمع وسیعتری گسترش داد که زودتر به نتیجه برسیم. ممکن است در رابطه با آن هم توضیح بدهید؟

در مورد سوال اول آقای کماندوی ۳۱٫ نظری که ایشان دارند را میشود در موردش صحبت و بحث کرد. اما به نظر من این مساله که جمهوری اسلامی ایجاد کرده است در اساس حرف دارد. اگر حکومتی بخواهد خطر را از مردمش دور کند، بخصوص در شرائط امروز، بحران روی بحران ایجاد نمی کند. اگر هم انگلیسی ها به قسمت های ایران آمده بودند کافی بود یک اخطار به آنان میدادند و آنها را دور می کردند.

حکومت کنونی و در راس آن آقای خامنه ای مسئولیت این اقدامات را دارد. این کارها به نظر من بیشتر مصرف داخلی دارد. آنها می خواهند با شدت بخشیدن به بحران خارجی رقبای داخلی خود را از میدان بدر کنند.

در مورد سوال دوم باید بگویم که متاسفانه مشکلی که ما داریم اینست که چند جور کار را نمیتوانیم با هم بکنیم. یعنی خود تدارک اتحاد جبهه ملی و ملیون مقدار بسیار زیادی از انرژی و کار را میگیرد. دوم اینکه ما باید وقتی که در مرحله بعد می خواهد اتحاد بین دموکرات ها به وجود بیاید این باید به نظر ما با نظر و هم رائی تمام ملیون و طیف نهضت ملی صورت بگیرد. برای اینکه اگر بنا باشد بخشی بخواهد با یک طیف و بخشی با طیف دیگر همکاری کند، خوب این درست نیست. ما باید سعی کنیم اتحاد را با یک هدف و یک برنامه به پیش ببریم. بنابراین علی رغم اینکه شرایط بسیار حساس است متاسفانه تجربه ما نشان میدهد که صرف جمع شدن و ابراز اینکه باید همکاری کنیم کاری را از پیش نمیبرد. ماچند سال وقت صرف این کردیم که با دوستان دیگر بنشینیم و اتحاد دموکراتیک ایجاد کنیم. منتها در عمل دیدیم که ممکن نیست و حتی پس از نشستن با هم نیز کاری از پیش نمیرود. باید هر کدام از بخش ها اول برای خودشان روشن کنند که با چه گروه هائی بر چه اساسی می خواهند اتحاد کنند و بعد طبق این برنامه عمل کنند. سعی کنند با سایرین بنشینند و یک اتحادی به وجود بیاورند. اتحاد دموکرات ها لازم است برای اینکه بدون همکاری همه دموکرات های جامعه دسترسی به دموکراسی بسیار مشکل است. اما این را هم مطمئنیم که یکباره این هدف قابل دسترسی نیست. آرزوی همه مان بود که ما گروه های سیاسی (و امکان فعالیت آزاد) در مملکت داشتیم. همه همدیگر را میشناختند و همه میدانستند هرکدام چه می گوید. دور هم می نشستیم و همه هم احساس مسئولیت می کردند.

امروز شناخت درستی از یکدیگر نداریم. البته همه میگویند که ما طرفدار حقوق مردم و هستیم و لیکن این باید دقیق بشود. برای اینکه ما می بینیم یک عده می آیند و می گویند ما طرفدار دموکراسی هستیم ولی در ضمن میگویند ما ولایت فقیه راهم قبول داریم. یک عده دیگر میگویند ما طرفدار دموکراسی هستیم ولی می بینیم از دوران طلائی گذشته صحبت می کنند. یا می بینیم یک عده می گویند بله ما طرفدار دموکراسی هستیم ولی ضمنا دیکتاتوری های نوع دیگر را هم قبول دارند. تجربه نشان میدهد که فائده ندارد فقط برویم بنشینیم و بخواهیم صحبت کنیم چون این نظرات را نمیتوانیم به سادگی عوض کنیم. ما باید ببینیم چه کسانی آمادگی اتحاد دارند برای دموکراسی به طوری که ما میتوانیم با آنها همکاری کنیم. بعد باید سعی کنیم در وحله اول اتحاد با این بخش را بوجود بیاوریم و مطمئنا اگر کسان دیگری هم تمایل داشته باشند بعدا آرام آرام این صفوف را تقویت خواهند کرد. منتها از اول متاسفانه نمیشود یکمرتبه این مساله را حل کنیم. این تجربه ای است که ظرف چندین سال اخیر فعالیت آن را به دست آورده ایم و فکر می کنیم بسیار مهم است. مثلا اول باید در خود نهضت همه معتقد باشند که این اتحاد، اتحاد جبهه ملی لازم است بعد این قدم را برداشتیم. با وجود این ساده نبود. اگر بنا باشد قدم هائی برداریم که قبلا روی آن فکر نکرده ایم، همه روی آن توافق نداشته باشند یا برای انان روشن نباشد آنوقت خودمان را هم با مشکلات متعددی روبرو می کنیم. امیدواریم دوستان دیگر هم همین عقیده را در طیف نهضت ملی داشته باشند که وقتی تشکیلات جبهه ملی بوجود آمد بعدا تعریف کند با چه گروه هائی می خواهد همکاری کند و سعی کنیم که آنجا با نزدیک ترین گروه های موجود شروع کنیم و آرام ارام صفوف دموکرات ها را گسترش دهیم. این تصور را ما داریم که این طرز کار عملی است. نتیجه طرز کارهای دیگر را دیده ایم. مثلا دیده ایم که حتی ۷۰۰ تا ۸۰۰ نفر یکجا جمع شده اند و سعی کرده اند همکاری کنند. تا یک مدتی هم موفق بوده اند ولی متاسفانه علی رغم اینکه همه آنها هم جمهوری خواه بوده اند همکاری ادامه نداشته است.

همکاری و همبستگی که فرمودید من فکر می کنم که خیلی مهم است و میدانم که دوستان دیگری هستند در گروه و سازمان های مختلف که صد در صد موافق نظر شما نیستند و اگر اجازه بدهید و مایل باشید از شما و بعضی از این همرزمان دیگر در جلسات اینده دعوت بکنیم شاید در یک میز گردی که بتوانیم راجع به خوبیها و بدیهای نحوه های مختلف حرکت برای اتحاد و انسجام بحث کنیم تا شاید زودتر به نتیجه ای برسیم که همه گروه ها و کسانی که هستند و یا مایلند، بتوانند با آن موافق باشند.

با کمال میل.

خیلی متشکرم. خواهش می کنم که درود من، بینندگان ما و جنبش ایران فردا را به همرزمان خودتان برسانید و باز هم متشکرم از این فرصتی که به ما دادید. شب و روزتان بخیر. خدا نگهدار.


ارسال به شبکه های اجتماعی