مصاحبه بهروز سورن از سایت گزارشگران با همایون مهمنش

۱۳ آبان ۱۳۸۶

سلام و ممنون از شما اقای مهمنش که پاسخ مثبت به درخواست سایت گزارشگران دادید.
www.gozareshgar.com

گزارشگران: از جمله نگرانی ها و گره های فکری و عمومی ایرانیان و بخصوص تحلیل گران سیاسی، احتمال حمله نظامی آمریکا و متحدانش و وقوع جنگی است که آتش بیار معرکه آن از سوئی سران جمهوری اسلامی و از جانب دیگر امپریالیست های اشغالگر هستند که در بحرانزائی در منطقه و در طی ماههای گذشته از هیچ کوششی دریغ نکرده اند. تا چه حد این احتمال با واقعیات موجود و پارامترهای سیاسی این بحران در تطابق قرار دارند؟

دکترمهمنش: بله کشور در موقعیت خطرناکی قرار دارد. ما حکومتی ناتوان داریم که وضع مردم را برخلاف قول هائی که داد نه تنها بهتر نکرد بلکه به مراتب بدتر کرده است. این حکومت مجبور است درماندگی خود را در حل معضلات اساسی کشور پنهان کند. از آغاز هم راه دیگری جز بحران سازی برای پوشش ناتوانی های خود نمیشناخت. به این جهت مساله هسته ای را به بحران تبدیل کرده است. استفاده از انرژی هسته ای خطرات فراوانی دارد که به آن نمیپردازم. اما اگر فائده هم داشته باشد وقتی زندگی و جان مردم را به خطر اندازد، باعث ویرانی کشور شود یا اقتصاد کشور را از آنچه که هست نیز بدتر کند، چه فائده دارد؟ حکومت کنونی نه تنها خطر را از سر مردم دور نمی کند بلکه خود عامل ایجاد بحران و خطر است. وضع امروز ایران و کشورهای همسایه ما نشان میدهد که دیکتاتوری دیگر فقط عدم آزادی نیست، بلکه میتواند به معنی بحران، جنگ، ورشکستگی اقتصادی و ویرانی باشد.

متاسفانه حکومت آمریکا و انگلیس با حمله خود به عراق دست به اقدامی زدند که عواقب آن نه تنها برای عراق بلکه برای تمام منطقه فاجعه آمیز است. عواقب این اقدام قابل پیش بینی بود. بعد از اشغال عراق هم این قدرت ها اشتباهات بزرگی کردند که زمینه را برای بنیادگرایان مذهبی در عراق، افغانستان و ایران دوباره مساعد کرد. متاسفانه سیاست این کشور ها و همچنین اسرائیل از مدت ها پیش بر پایه این فکر است که استفاده از زور و قدرت نظامی راه حل همه مشکلات است. اقدامات آنها در سرکوب فلسطینی ها و سایر مردم منطقه ایجاد مقاومت کرده و برنده این سیاست ها هم بیشتر دیکتاتوری های منطقه بوده اند که ظاهرا از اسلام دفاع می کنند. بنیادگرایان الجزیره هنوز به قدرت نرسیده هموطنان خود را گروه گروه به دیار عدم فرستادند. بنیادگرایان عراق امروز همین کار را می کنند. طالبان، قذافی، صدام حسین، حماس و خمینی و جانشینان او، هرکدام در زمان خود کوشش داشته اند خود را به عنوان سخنگوی مردم فلسطین جا بزنند و از تجاوزات اسرائیل به حقوق فلسطینی ها و پشتیبانی یکطرفه آمریکا و متحدانش از آنها برای تحکیم دیکتاتوری خود سوء استفاده کنند.

از طرف دیگر استفاده از واژه “امپریالیسم” علیه آمریکا این معنی را دارد که مخالفت ما با سیاست های آمریکا و متحدان آن یک تضاد به اصطلاح “ماهوی” است. اطلاق امپریالیسم به آمریکا راه را برای این نتیجه گیری باز می گذارد که از این پس به دنبال یک مبارزه جهانی علیه این کشور باشیم و مبارزه برای دموکراسی را تحت الشعاع آن قرار دهیم. این پیام شادی بخشی برای دیکتاتوری حاکم در کشور خواهد بود. اما مبارزه ما برای آزادی و دموکراسی است. ما ضمن اینکه به سیاست های آمریکا در منطقه انتقاد داریم ولی همواره در صددیم با کلیه کشورها، بر اساس احترام متقابل ارتباط و با حرکت از منافع مردم ایران همکاری داشته باشیم. بدیهی است آمریکا به عنوان یکی از قدرتمندترین دموکراسی های جهان نیز مورد نظر است.

گزارشگران: نقش و جایگاه روشنفکران سیاسی مستقل در بحران موجود کدامند؟ و ایا این نکته صحیح است که یکی از اهداف مهم سیاست های جنگ افروزانه جمهوری اسلامی خاموش کردن صدا و خیزش های اخیر جنبش های درون کشور از جمله زنان و معلمان و کارگران میباشد؟

دکترمهمنش: به نظر من روشنفکران سیاسی ایران نقش مهمی در عرصه سیاسی کشور ایفا می کنند. جنبش آزادی خواهانه مردم ایران امروز منحصر به یک قشر خاص نیست و بخش های مختلف جامعه مانند زنان، کارگران، معلمان، دانشجویان، جوانان و غیره را نیز در بر گرفته است. فشار صنفی و اجتماعی این بخش ها روی رژیم زیاد است. اما جنبش ما هنوز کمبودهائی دارد. مهمترین این کمبودها پراکندگی و فقدان همکاری متشکل نیروهای دموکرات است که تاثیر مبارزات آنها را کاهش میدهد. کمبود بزرگ دیگر ما فقدان ارتباط روشنفکران آزادی خواه با مردم است. لازم است این ارتباط به سطحی برسد که اعتماد مردم به آنها بیشتر شود. کمپین “یک ملیون امضا علیه قوانین تبعض آمیز” زنان در این مورد نمونه بسیار مثبتی است.

اما جمهوری اسلامی در زمان هائی هم که مقاومتی نبوده مانند گروگان گیری سفارت آمریکا بحران سازی کرده است. واقعیت اینست که بحران سازی جزئی جدائی ناپذیر از سیاست های جمهوری اسلامی شده است. اگر آنها قادر به حل مسائل کشور بودند نه تنها احتیاج به ایجاد بحران نداشتند بلکه خود به حل بحران ها و دور کردن خطرات کمر می بستند.

گزارشگران: گفته میشود حجم و گستردگی نیروهای نظامی آمریکا و وابستگانش در ادامه اعزام ناوهای هواپیمابر و پرسنل نظامی در منطقه خلیج فارس در اندازه های پیش از وقوع جنگ و اشغال نظامی کشور عراق است. آیا این امر بر احتمال آغاز جنگ با ایران می افزاید؟

دکترمهمنش: حضور نیروهای نظامی آمریکا و متحدانش در خلیج فارس به هر حال حمله نظامی به ایران را عملی تر می کند. اینکه این نیروها تحت چه عنوانی به منطقه آمده اند در این واقعیت تغییری نمی دهد. این حضور مانند سایر اقدامات آنها بر این دلالت دارد که مساله برای قدرت های جهانی جدی است. اگر سران حکومت به این علامات توجه نمی کنند دلائل خودشان را دارند که به مردم و ملت ایران مربوط نمیشود.

گزارشگران: چنانچه و مفروض چنین اتفاقی روی دهد بنظر شما اهداف حملات نظامی مهاجمان خارجی در ایران کدامند؟

دکترمهمنش: وقتی جنگ شروع شود محدود کردن آن مشکل است. نمونه آن جنگ عراق یا ویتنام است. اگر جنگ شروع شود احتمالا به ایران هم محدود نمیشود و تمام منطقه را به آتش خواهد کشید. ممکن است سران جمهوری اسلامی تصور کنند چون مخالفت با جنگ در آمریکا زیاد شده است این کشور و متحدانش نمیتوانند اقدامی بکنند. اما می بینیم این قدرت ها این بار بسیار با حوصله، حساب شده و متحد عمل می کنند. ممکن است آنها مدت ها صبر کنند و حتی اگر بجای ۱۵ ملوان ۱۵۰ ملوان را هم دستگیر شوند اقدامی نکنند. ولی هر روز زمینه را آماده تر، فشار را زیادتر و جمهوری اسلامی را منفرد تر خواهند نمود و آرام آرام آن را به جائی که می خواهند می کشند. دل ما برای دیکتاتوری نمیسوزد. نگرانی ما برای مردم و کشور است.

گزارشگران: نقش نیروهای ضد جنگ و حامیان صلح را در داخل و خارج از کشور چگونه ارزیابی میکنید؟

دکترمهمنش: در ایران مخالفین جنگ اکثرا با استدلال و نوشته اعتراض کرده اند ولی این اعتراض هنوز انعکاس جهانی نداشته است.

در خارج کشور هم جنبش ضدجنگ بخصوص در آمریکا وارد مرحله جدیدی شده و آغاز جنگ با ایران را برای جنگ طلبان سخت کرده است. اما همانطور که گفته شد حکومت آمریکا و متحدان آن در حال زمینه سازی بسیار با حوصله علیه ایران هستند. تاوقتی که آنها زمینه را بطور کامل آماده نبینند اقدامی نخواهند کرد. اما وقتی زمینه مساعد شد و سیاستشان ایجاب کرد حتی اگر سران جمهوری اسلامی پایان بحران را بخواهند آنها برنامه هایشان را اجرا خواهند کرد. درست است که این یک احتمال است. اما فاجعه آنقدر بزرگ است که حتی وجود این خطر وحشتناک است. اگر یک حکومت مردم دوست و وطن پرست داشتیم وظیفه اول خود این را می دانست که خطر را از سر مردم دور کند. اما نیروی محرکه خامنه ای و احمدی نژاد وطن پرستی و بهتر کردن وضع مردم که هیچ، جلوگیری از بدتر شدن وضع هم نیست. به تصور من این حکومت چون از حل معضلات واقعی کشور عاجز است به بحران سازی ادامه خواهد داد و اگر بحران هسته ای هم حل شود بحران دیگری را ایجاد خواهد کرد.

گزارشگران: گفته میشود که بزرگترین و موثرترین نیروی ضد جنگ در داخل کشور آمریکا و به تعبیری شهروندان این کشور میباشند .آیا این نکته یک حقیقت است؟

دکترمهمنش: جنبش ضد جنگ در آمریکا رو به رشد است و همانطور که گفتم تاثیر گذار هم شده است. به نظر میرسد که آمریکائی ها بالاخره متوجه شده اند که سیاست نظامی گری آنها چه فجایعی در دنیا به بار آورده است و برای خود آنان نیز جز ضرر و شکست نتیجه ای ندارد.

گزارشگران: تاثیرات تحریم اقتصادی ایران از جانب شورای امنیت و وابستگان را چگونه ارزیابی میکنید؟

دکترمهمنش: احتمالا تاثیر این تحریم ها بیشتر از آنست که رژیم اذعان میکند. بدبختی اینجاست که دود همه اینها به چشم مردم ایران بخصوص طبقات زحمتکش و فقیر جامعه میرود. همین امروز هم گرانی و بیکاری وسیع زندگی را بر مردم تباه کرده است. تولید کشور جوابگوی احتیاجات مردم نیست. در اثر ندانم کاری های حکومت هر روز واحدهای تولیدی جدیدی به ورطه ورشکستگی در غلطیده اند. بیکاری افزایش یافته است ولی چون تولید پائین و تقاضا موجود است گرانی و فشار روی مردم روز افزون است.

گزارشگران: جریان و پشت پرده گروگانگیری ۱۵ ملوان انگلیسی که هم اکنون دست به افشاگریهائی چند زده اند و تیتر اخبار جهان را بخود اختصاص میدهند را چگونه ارزیابی میکنید؟

دکترمهمنش: اتفاقاتی که افتاد بیشتر از آنکه نشان دهنده مسائل پشت پرده ای باشد، نشان دهنده اقدامات جاهلانه، کوته بینانه و حساب نشده حکومت است.

گزارشگران: لاریجانی نماینده ارشد مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی بتازگی اعلام کرده که رژیم ایران آماده تفاهم با کشورهای غربی است. این زیگنال را چگونه تحلیل میکنید؟

دکترمهمنش: در مطبوعات جهان برای صحبتهای آقای لاریجانی ارزشی قائل نشدند. شما نمیتوانید از زبان رئیس جمهور بحران را ادامه داده و در زمانی که قطعنامه های سازمان ملل از ایران خواسته اند که غنی سازی را متوقف کند اعلام کنید ما حالا میتوانیم در مقیاس صنعتی اورانیوم غنی کنیم و با برخورد سخت تر و بیرون رفتن از قرارداد منع گسترش سلاح های هسته ای تهدید کنید و موازی با آن فرد دیگری صحبت از تفاهم وآمادگی برای ادامه صحبت کند. این جدی نیست و به این جهت صحبت های آقای لاریجانی را هم جدی نگرفتند. اصولا از چندی پیش مشخص است که لحن و رفتار قدرت های بزرگ عوض شده. آنها صحبت از آمادگی برای تفاهم می کنند ولی معلوم است که به شدت در حال زمینه سازی هستند.

گزارشگران: در حال حاضر چه تحلیلی از افکار عمومی داخل و خارج کشور در مورد جنگ دارید؟ با توجه به اینکه برخی از احزاب و نهادهای چپ در اروپا بنوعی همسوئی با رژیم میپردازند و تنازعات موجود و سیاستهای جنگ افروزانه رژیم جمهوری اسلامی را که میتواند فجایعی غیر قابل جبران بلحاظ انسانی و اقتصادی ببار آورد، نادیده می انگارند

دکترمهمنش: حکومت احمدی نژاد کوشش دارد غنی سازی را یک نیاز ملی جلوه دهد و به این خاطر ما را در مقابل جامعه جهانی قرار داده است. حال آنکه ما هنوز رآکتور اتمی برای استفاده صلح آمیز از اورانیوم غنی شده نداریم. بعضی مردم ساده هم ممکن است حرف های او را باور کنند. اما تصور میکنم وقتی یک اعتراض سراسری و آرام علیه بحران سازی و جنگ طلبی حکومت صورت گیرد، به جهان نشان داده میشود که بخش وسیعی از مردم خواهان صلح و آزادی هستند. در خارج کشور زمینه سازی علیه جمهوری اسلامی ادامه دارد به نحوی که حتی روسیه هم دیگر علنا علیه آنها موضع می گیرد. تاثیرات تحریم اقتصادی و فجایعی را که میتواند به بار آورد نیز نباید دست کم گرفت. حکومت سعی دارد این تاثیر را ناچیز جلوه دهد ولی اثرات آن در بعضی زمینه ها معلوم شده و در زمینه های دیگر نیز آشکار خواهد شد.

علائم دلالت بر آن دارند که حکومت احمدی نژاد در پی دستیابی به سلاح های اتمی است. در این شرائط هرچه غنی سازی حکومت موفق تر باشد، خطر حمله نظامی بیشتر میشود.

چون احمدی نژاد قبل از انتخابات خود را مدافع زحمتکشان قلمداد کرد شاید بعضی عناصر چپ حرف های او را باور کردند. ولی کسی که امروز نبیند که این حکومت ایران را به چه خطرانی روبرو کرده و وضع بد اقتصادی چه به سر مردم به ویژه مردم زحمتکش آورده است، چگونه میتواند ادعای پشتیبانی از حقوق زحمتکشان را داشته باشد؟

موثرترین مقابله اپوزیسیون آزادیخواه و دموکرات ایران با خطر حمله نظامی در اینست که آنها نیز ضمن ابراز مخالفت کامل و صریح خود با دیکتاتوری حاکم، مخالفت شدید خود را با جنگ نیز نشان دهند. لازم است از یکطرف مثل همیشه نقض دائمی حقوق بشر و مبارزه همه جانبه مردم برای آزادی، دموکراسی، استقلال، دفاع از تمامیت ارضی تاکید کنیم و از طرف دیگر برای جهانیان روشن کنیم که هرگونه حمله خارجی به کشور را به شدت محکوم می دانیم.

مردم ایران هنوز مخالفت خود را به نحو موثری با جنگ نشان نداده اند. در جنگ ایران و عراق دکتر شاپور بختیار در روز ۲۷ اردیبشت ۱۳۶۴ از مردم خواست به خیابانها بیایند و با تظاهرات آرام مخالفت خود را علیه جنگ نشان دهند. نهضت مقاومت ملی ایران در حال بررسی است که در صورت امکان در ارتباط با سایر ملیون و سپس در همکاری با سایر نیروهای دموکرات همگی در یک روز از مردم بخواهند که با خواست “صلح و دموکراسی” به تظاهرات آرام در سطح کشور دست زنند.

با تشکر از شما بهروز سورن
۱۱ – ۴ – ۲۰۰۷
www.gozareshgar.com


ارسال به شبکه های اجتماعی